ای دیده ودل از تو دگرگون مادام
ای آنکه به تدبیر تو گردد ایام
وای آنکه بدست توست احوال جهان
حکمی فرما که گردد ایام.
برگشت پذیری اسامی!!!
شیوانا....
یکی از افسران امپراتور فرزندش را برای تعلیم وتربیت به مدرسه شیوانا فرستاد. این جوان عادت داشت روی هر فردی اسم یک حیوان را بگذارد.به نزدیکترین دوستش قورباغه می گفت وبه هم اتاقی اش ملخ شاگردان گله پیش شیوانا بردند. شیوانا آن شاگرد نام گذار را خواست ودرجلوی جمع به او گفت:در خانواده ای که تورشد کرده ای به تویاد ندادند انسان ها را نباید با اسم حیوان صدازد؟شاگرد لقب گذار با نیشخند گفت:زیاد سخت نگیرید استاد! ما در خانواده هم روی هم اسم می گذاریم مثلا من به برادرم می گویم کرگدن وبه مادرم فیل وبه پدرم لقب خرس را داده ایم واز این بابت اصلا ناراحت نمی شویم بچه ها بی خود حساسند! البته فراموش نکنید که پدر من افسر دربار امپراتور است ومقامی عالی دارد. شیوانا لبخندی زد وگفت:بسیار خوب!آیا دوست داری از این به بعد در شهرجار بزنیم که تو خودت گفته ای فرزند فیل وخرس هستی وبرادر کرگدنی داری وبا قورباغه وملخ هم نشینی می کنی واین مطلب را همه به گوش پدرت برسانیم!؟ شاگرد لقب گذار وحشت زده گفت: اما این درست نیست! من گفتم که نباید سخت بگیریم وعادی با این مسایل برخورد کنیم!شیوانا با لحنی خشک گفت: وقتی کسی به نزدیکان وآشنایانش فحش ودشنام می دهد وروی آنها لقب زشت می گذارد در واقع قبل ازآن دارد اعلام می کند که آهای مردم بدانید من همان آدمی هستم که فامیلش فلان لقب زشت را دارد وچنین دشنامی شایسته آشنایانش است.هر لقبی که روی دیگران می گذاریم به طور زنجیره ای وبرگشت پذیری لقبی برای خودمان می شود. لقب گذاری روی مردم خود آدم را قبل از بقیه زیر سوال می برد.یک انسان عاقل چرا باید چنین کند؟سپس به شاگرد لقب گذار گفت:این بار آخر باشد که با این عادت ناپسند به صورت یک کار عادی ومعمولی برخورد می کنی.وگرنه دفعه بعد بدون اینکه به تو بگویم به فیل وخرس می گویم بیایند تورانزد کرگدن ببرند وملخ وقورباغه وبقیه جانوران صحرا را برای همیشه از شر تو راحت سازند!!!